English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5674 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thereof U متعلق به ان
thereof=of that U متعلق به ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pertain U مربوط بودن متعلق بودن
pertained U مربوط بودن متعلق بودن
pertains U مربوط بودن متعلق بودن
domain U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
domains U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
our U متعلق بما
your U مربوط به شما متعلق به شما
private U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
privates U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
appertain U مربوط بودن متعلق بودن
appertained U مربوط بودن متعلق بودن
appertaining U مربوط بودن متعلق بودن
appertains U مربوط بودن متعلق بودن
common U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commoners U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commonest U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
hostile U متعلق به دشمن خصومت امیز
bridal U متعلق بعروس
individual U منحصر بفرد متعلق بفرد
individuals U منحصر بفرد متعلق بفرد
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
then U متعلق بان زمان
heraldic U متعلق به منادی
my U متعلق بمن
proprietary U متعلق به ملاک وابسته به مالک
attached U مربوط متعلق
dependent U متعلق
accipitrine U متعلق به مرغان شکاری بازمانند
acromial U متعلق بنوک شانه
adamic U متعلق به ادم
alar U متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
alary U متعلق به بال
anaclitic U متعلق به
appurtenant U متعلق
arcadian U متعلق به ارکاد
archiepiscopal U متعلق به اسقف بزرگ
associated company U شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
chromic U متعلق به کرومیوم
ci devant U متعلق بدوره سابق
conventual U متعلق بخانقاه
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
eolithic U متعلق به اغاز عصرسنگ
epigraphic U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphical U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
hempen U متعلق به شاهدانه
hereof U متعلق باین
hypnic U متعلق بخواب
kame U تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
neotropical U متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
no man's land U سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
oversea U متعلق بماوراء دریاها
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
preatorian U وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
quicquid plantatur solo , solo cedit U منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
stablemate U اسب مسابقه متعلق به یک گروه
subscriber's line U خط متعلق به مشترک
subscriber's loop U حلقه متعلق به مشترک
therof U متعلق بان
this house belong tome U این خانه متعلق بمن است
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
zoon U هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
It belongs to him personally. U متعلق بشخص اوست
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com